English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8502 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
critical angle of attack U زاویه حمله بحرانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
critical angle U زاویه بحرانی
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
critical angle of attack U زاویه حمله
blade angle of attack U زاویه حمله تیغه
mush U افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
moustaches U سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
deep stall U وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
critical coupling U کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
graduated circle of an alidade U دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral U اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
velimirovic attack U حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics U حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
counter riposte U حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
loss angle U زاویه تلف زاویه تلفات
angle of repose U زاویه تعادل زاویه ارامش
angle of convergence U زاویه تقرب زاویه پارالاکس
angle of rotation U زاویه دوران زاویه چرخش
entering angle U زاویه ورودی زاویه دخول
declination U زاویه انحراف زاویه میل
bombing angle U زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
hysterogenic U حمله تشنجی شبیه حمله
hysteroid U حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot U بیک حمله دریک حمله
distance angle U زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
constant angle arch dam U بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
angle offset method U روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation U تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle U زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
critical U بحرانی
marginal U بحرانی
acute U بحرانی
critical limit U حد بحرانی
climacteric U بحرانی
decretory U بحرانی
decretive U بحرانی
front line U خط حمله خط حمله یادفاع
razor edge U موقعیت بحرانی
critical U حیاتی بحرانی
nicked U موقع بحرانی
nicking U موقع بحرانی
nicks U موقع بحرانی
critical point U نقطه بحرانی
critical region U ناحیه بحرانی
critical pressure U فشار بحرانی
exigent U فشاراور بحرانی
critical value U ارزش بحرانی
nick U موقع بحرانی
critical velocity U سرعت بحرانی
Critical Regonalism U منطقه ی بحرانی
critical temperature U دمای بحرانی
critical speed U سرعت بحرانی
critical resistance U مقاومت بحرانی
critical region U منطقه بحرانی
acritical U غیر بحرانی
critical activity U فعالیت بحرانی
critical isotherm U هم دمای بحرانی
critical height U بلندی بحرانی
critical height U ارتفاع بحرانی
critical heat flux U شارحرارتی بحرانی
critical valve U مقدار بحرانی
critical flow U جریان بحرانی
cretical flow U جریان بحرانی
critical frequency U فرکانس بحرانی
critical depth U عمق بحرانی
critical density U چگالی بحرانی
critical damping U میرائی بحرانی
critical damping U خفیدگی بحرانی
critical coupling U تزویج بحرانی
critical area U ناحیه بحرانی
critical amplification U تقویت بحرانی
critical magnitude U اندازه بحرانی
critical mass U جرم بحرانی
critical point U نقطه بحرانی
critical period U دوره بحرانی
critical altitude U ارتفاع بحرانی
critical current U شدت بحرانی
critical assembly U ترتیب بحرانی
juncture U موقع بحرانی
critical path U مسیر بحرانی
critical pollution U الودگی بحرانی
critical date U مدت زمان بحرانی
critcal fore pressure U فشار حد خلاء بحرانی
critical molecular mass U جرم مولکولی بحرانی
critical backing pressure U فشار حد خلاء بحرانی
critical concentration U میزان تمرکز بحرانی
critical closing speed U سرعت بحرانی پایین
critical infinte cylinder U قطر بحرانی استوانه
critical anode distance U فاصله بحرانی اندی
thermal critical point U نقطه ی بحرانی حرارتی
critical deformation U تغییر شکل بحرانی
critical isotherm U منحنی هم دمای بحرانی
critical resistance U مقدار مقاومت بحرانی
cpm U روش مسیر بحرانی
critical path analysis U تحلیل مسیر بحرانی
critical grid voltage U ولتاژ بحرانی شبکه
critical path method U روش مسیر بحرانی
critical wave legth U طول موج بحرانی
critical grid current U شدت بحرانی شبکه
critically U بطور بحرانی یا وخیم
critical grid current U جریان بحرانی شبکه
critical degree of polymerization U درجه بحرانی بسپارش
critical temperature U درجه حرارت بحرانی
flood stage U تراز بحرانی طغیان
target date U زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
to recover from something U جبران کردن [مثال از بحرانی]
supercritical fluid chromatography U کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
to recover from something U ترمیم شدن [مثال از بحرانی]
critical heat flux ratio U نسبت شار حرارتی بحرانی
critical grid bias U ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
critical cooling rate U میزان سرد کنندگی بحرانی
epitasis U دوره بحرانی وشدت مرض
critical build up resistance U مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
to recover from something U به حالت اول درآمدن [مثال از بحرانی]
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
s.f.c U chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
Every crisis should be viewed [seen] as an opportunity. U هر بحرانی باید به عنوان یک فرصت دیده شود.
apogee U زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle U زاویه راسی هدف زاویه راسی
supercritical fluid chromatography/mass U spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
to turn the corner <idiom> U بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
s.f.c/m.s U mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
critical path analysis U استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
grid magnatic angle U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
post attack U بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
zero hour U لحظه شروع ازمایشات سخت لحظه بحرانی
canton U زاویه
angle of attack U زاویه تک
angle U زاویه
corner U زاویه
cornering U زاویه
corners U زاویه
cantons U زاویه
angle t U زاویه تی
angles U زاویه
locality U زاویه
isogonic line U خط هم زاویه
localities U زاویه
pike U زاویه
angularity U زاویه داری
angle of cutting U زاویه تقاطع
angle of action U زاویه عمل
angle of departure U زاویه صعود
tilt angle U زاویه انحراف
angle of convergence U زاویه انحراف
overlap angle U زاویه همپوشی
rake angle U زاویه شیب
angle of contact U زاویه تماس
angle ti the normal U زاویه نرمال
angle of approach U زاویه تند
angle of refraction U زاویه شکست
theodo;ite U زاویه سنج
angle of attack U زاویه حمل
angle of approach U زاویه حاده
loss angle U زاویه گمگشت
angle of dip U زاویه میل
angle of rotation U زاویه چرخش
angle of shear U زاویه برش
lag angle U زاویه تاخیر
angle of safety U زاویه امنیت
angle of parallax U زاویه توازی
angle of reflaction U زاویه بازتاب
reflection angel U زاویه بازتاب
angle of reflection U زاویه تابش
tail setting angle U زاویه نصب دم
target angle U زاویه هدف
angle of repose U زاویه استقرار
splay U زاویه بازشو
orienting angle U زاویه توجیه
angle of repose U زاویه سکون
angle of rotation U زاویه گردش
angle of jump U زاویه پرش
angle of sight U زاویه دید
angle of sight U زاویه رویت
angle of elevation U زاویه درجه
angle of emergence U زاویه خارجی
angle of emergence U زاویه خروج
lip angle U زاویه مخروطی
angle of erossing U زاویه تقاطع
angle of lag U زاویه تاخیر
angle of fall U زاویه فرود
angle of friction U زاویه اصطکاک
angle of friction U زاویه مالش
angle of incidence U زاویه تابش
angle of slope U زاویه شیب
angle of site U زاویه تراز
angle of rotation U زاویه دوران
blade angle U زاویه تیغه
protractors U زاویه سنج
splaying U زاویه تاشو پخ
protractor U زاویه سنج
clinometer U زاویه یاب
clinometer U زاویه سنج
Recent search history Forum search
0زاویه تقارب نصف النهارها
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com